ابو علی سینا معتقد بود عشق مالیخولیاست، یک داغ است روی سینه ی عاشق. درمان عجیبی هم برای عشق داشت ، داغ! یک نعل اسب داغ می کرد و می زد درنقطه ای بین دو کتف عاشق، پشتش، جایی نزدیک قلب، معتقد بود این داغ ، سوزش بیشتر از داغ عشق است و عاشق ، معشوق را از یاد خواهد برد به سبب مشغولیتش به این درد نو.

یک قاشق کافی میت، دو قاشق نسکافه، کمتر از یک نصفه قاشق شکر و بعد هم آب جوش، به هم میزنم، نسکافه اش کم است، یک قاشق دیگر، می چشم، تلخ است، نه به قدر کافی، یک قاشق دیگر میریزم، تلخ تر می شود، بدک نیست، کافی نیست اما، یک قاشق دیگر، بهتر شد، خوب است، تلخ تر بشود بهتر است، آب جوش باید کمتر می ریختم، شکر اصلا نباید می ریختم، اما می گویند لازم است،خوب شده است ، تلخ است، تلخ تر از دهانم قبل از نوشیدنش!

+ نوشته شده در شنبه بیست و نهم بهمن ۱۳۹۰ساعت ۴:۷ ب.ظ توسط zmb |