مساله ام این بود که حوصله نداشتم، نه مثل وقت هایی که حوصله ی مرتب کردن کتابخانه را ندارم و هر کتابی که از توی طبقه ها بر می دارم می گذارم روی میز و اینطوری تا آخر هفته یک ردیفِ کج و معوج از کتاب ها درست می کنم ، نه مثل وقتی که کفشم حسابی از ریخت می افتد و حوصله ندارم بروم کفش بخرم و گاهی شش ماه از اولین باری که توصیه ای مبنی بر خرید کفش گرفته ام می گذرد، نه مثل وقتی گرسنه ام و حوصله ندارم یک غذای درست و حسابی بپزم و نودل می اندازم توی آب جوش و ده دقیقه ای کارش را می سازم، حوصله نداشتنم مربوط می شد به اینکه اینترنت داشته باشم یا نه و این یک مساله ی خیلی عجیب بود برای خودم.

شارژ اینترنتم تمام شده بود و به جای اینکه مثل همیشه با عجله و بی فوت وقت شارژ بخرم یک هفته هر شب آمده بودم خانه و حوصله ام نگرفته بود که اینترنت داشته باشم، در عوضش کتاب و مجله خواندم و حرف زدم و شب را زود خوابیدم و قبل از خواب به جای پرسه زدن توی صفحه های نت حافظ خواندم و فکر کردم، درست مثل آن سالهایی که تلوزیون مان سوخت و نخریدیم و شب ها زود می خوابیدیم و کرسی داشتیم و من زیر کرسی دو تا کتاب می گذاشتم روی هم تا معلوم نشود کتابی که داخل آن یکی است داستان است و درسی نیست و قبل از خواب قصه ی شب گوش می دادیم و من پیش از آنکه خوابم ببرد کلی نقشه می کشیدم و خیال می بافتم.

همیشه اتفاق ها یک عالمه تکاپو و بریز و بپاش و هیاهو و صدا ندارند، گاهی اتفاق ها همه چیز زندگی را از صدا می اندازد و کم کم تو را به حالتی می برند که در مقایسه با روش گذشته ات شاید منزوی به نظر برسی. ولی این در انزوا رفتن انقدر آرام اتفاق می افتد که کسی متوجه ی یک تغییر ناگهانی نمی شود چون در حقیقت مساله ناگهان رخ نداده است بلکه به تدریج چیزهایی عوض می شود که حتی خودت متوجه آن نمی شوی، این همان ماجرایی است که برای من پیش آمده است و امروز و دو سال پیش را خیلی متفاوت می کند، مثلا در اینکه می توانم بدون آنلاین بودن چندین روز را بگذرانم و قبلا شاید پانزده شانزده ساعت آنلاین بودم .

حالا وقتی بود که از صدا افتاده بودم.فکر می کردم اینجور وضع را دوست دارم و دلم می خواهد به همین منوال بگذرد،بدون آنکه متوجه شده باشم یا تصمیم گرفته باشم چیزهایی عوض می شد، همیشه همین طور است ، آدم در طول روزها اندک اندک حرکتی به یک سوی خاص دارد و بعد از مدت طولانی میبیند که فاصله اش از نقطه ی شروع زیاد شده، اگر روی نقشه ای مسیر حرکتش را خط چین بکشد.

+ نوشته شده در یکشنبه سوم آذر ۱۳۹۲ساعت ۸:۵۱ ب.ظ توسط zmb |