همه راه افتاده اند دنبال خوشبختی و شادی،(البته راه افتادن کلمه ی مناسبی نیست اما چه کنم که دست بسته ام) بیشتر یک هماهنگی عجیب در حرف های آدم هاست که فکر می کنی چیپ سِتی توی مغزشان کار گذاشته اند که گفتارشان از روی آن می خواند، هر چند در مواجهه با بدبختی ها و سختی ها و ناملایمات پرخاشگر و وحشی باشند اما بلدند توضیح بدهند چطوری می شود انرژی مثبت جذب کرد و به آرزوها رسید و از این قبیل دری وری ها.
ماجرای عجیبی است و بیشتر به باز کردن یک بازار جدید می ماند از کتابها و فیلم ها و نرم افزارها و سمینارها و جلسات آموزش خوشبختی و سبک زندگی لذت بخش و مثبت اندیشی، بازار داغی از کسانی که شعارهای قشنگ می دهند و کیست که وسوسه ی حالِ خوب داشتن را بتواند دوام بیاورد، در این وا اسفای بی پولی و رکود و نتایج انتخابات هستاد و هست و آمریکا (مدیونید اگر فکر کنید قصدا شین را سین نوشته ام) این است که یواشکی هم که شده سری به این ویترین ها می زنی، بی آنکه بفهمی پاهایت شُل می شود و به خودت می آیی و می بینی کلی وقت خرج کرده ای و حواست از همه ی چیزهای دیگر هم پرت شده است تا توهم مثبت اندیشی خوش خیالانه تو را پشت اسب آرزوها بنشاند، به این ترتیب با تمام وجود هی آرزو می کنی و آرزو می کنی و آرزو می کنی تا بالاخره جذبش کنی، جذب هم می کنی، جدی می گم!
صنعت جدید خوشبختی جیب عده ای را پر پول می کند و آدم ها را ساده لوحانه مثبت اندیش یا به عبارتی منفعل می نماید و به روی مبارک خودش هم نمی آورد، شما یک بار زاده شده اید! پس از زندگی لذت ببرید! و خوشحال و همیشه نظاره گر یک چکه آبِ ته لیوان یا به عبارتی همان نیمه ی پر ماجراها باقی بمانید عزیزانم!
توهم فانتزی زدن درباره ی آینده بیش از هر چیزی در کشتن تلاش و استقامت آدمیزاد مفیدِ فایده است تا آنجا که رسیدن به آرزوها را از ریشه در می آورد و آدم را همیشه در هپروت به دست آوردن یک لنگه پا نگه می دارد، گول این نمونه های موفقی که کائنات، پولدار و خوشبختشان کرده اند را نخورید، ماجرا خیلی ساده است، همان روغن نباتی در طرح و رنگ های مختلف است که قطعا به مدد رسانه ی ملی تا امروز به اینکه آدم را از ابتلا به امراض مصون می کند ایمان آورده اید.
پ.ن: این حرف ها بهیچ وجه علمی نیست، اگر ادعا می کردم علمی است باید حواستان را جمع می کردید که نتایج مثبت است که منتشر می شود در حالیکه درصد بالایی از نتایج که دست بر قضا منفی از آب در می آیند هرگز به سمع و نظر بینندگان عزیز نمی رسد و این نیز از جمله ی همان نتایج منفی حساب می شود.