گاهی با تلاش زیاد جلوی خودم را میگیرم که فکر نکنم. به آدم ها. به خودشان. سعی می کنم فکر کردن به عمق نگاه هر کسی را بگذارم برای بعد. برای یک وقت دیگر. برای روزهای خلوت تر. روزهایی که معلوم باشد آن آدم فکر کردنی هست یا نه.

زندگی عادت دارد دام بگسترد. وسط بزنگاه ماجرای مزخرفی درست کند و همه چیز را بهم بیآمزید.من خودم را به آن راه نمی زنم که این دام است. که فهمیده ام هست. که متوجه نگاه های عمیق زندگی می شوم. که جمله های تکه تکه و عجیب و بودارش را می شنوم. که می فهمم خودش را به آن راه می زند که این کارها را الکی کرده و مهم نیست. از آن می گذرم و همه چیز تمام خواهد شد.

متنی را می خواندم و وسطش دلم خواست بنویسم.بهترین جمله ی آن متن این بود،"مثلا اگر روز بدی داشته باشم کسی نیست که به او زنگ بزنم". چرا فکر کردم این بهترین جمله است وقتی می تواند بدترین احساس یک آدم باشد. نویسنده نوشته است تنهایی طاعون قرن بیست و یکم است. طاعون! و حالا من مقاله ای در وصف این طاعون خوانده ام و به نظرم رسیده است که یکی از جمله هایش بهترین جمله است. بهترین جمله ی متن. از چه نظر فکر کردم خوب است. احتمالا از آن جهت که زده بود وسط خال!

در مسیر رفت و آمد دفترچه ممنوع* را می خوانم و این همه ی شباهت ها و تفاوت هایم را با دیگران بیرون می کشد. به آنچه می توانستم باشم فکر می کنم و به زندگی امروزم. به عنوان یک زن. از بعضی جمله ها دلم نمیآید با یک بار خواندن بگذرم. کتابی است که آن را آهسته آهسته باید خواند. دوست ندارم تمام شود. گاهی آن را می بندم و اگر توی خیابان یا اتوبوس باشم به آدم ها نگاه می کنم. به پیشانی هایشان. اگر بوتاکس خرابش نکرده باشد آنهم مثل یک کتاب است. پیشانی هر آدمی چیزهای دارد... اما بعضی ها، معلوم است روزی پر از احساس و حرف و عرق و التهاب بوده اما یک روز، یک جایی همه چیز متوقف شده است. بودن آن آدم متوقف شده، و  پس از آن" چسبیده به چیزهایی که او را از هر گونه حسی دور کند. فقط گاهی، کلماتی از لا به لای آنهمه وجود تلنبار و فشرده ی فراموش شده بیرون می ریزند. کلمه هایی که آن پیشانی متوقف شده ی یکنواخت را کتمان می کنند... برای همین است که سعی می کنم به آدم ها فکر نکنم. به خودشان. به عمق نگاه شان. وقتی همه چیز را جایی تمام کرده اند چرا باید یک نفر آن را بکاود. بهم بریزد و مهم اش کند.

*دفترچه ممنوع، آلبا دسس پدس

+ نوشته شده در سه شنبه بیست و پنجم اردیبهشت ۱۳۹۷ساعت ۱۰:۳۷ ب.ظ توسط zmb |